وقتی نگرشات (یعنی عینکی که دنیای درون و بیرونت را با آن میبینی) را عوض کنی، آنوقت میفهمی که دنیا و آدمهایش با تمام بدی و خوبیشان زیبا هستند. شاید این جمله مضحک به نظر برسد که آدمها با بدیهایشان زیبا هستند، اما واقعاً همینطور است؛ چون آن آدم از ابتدا بد نبوده است. اگر اینطور به او نگاه کنیم که قربانی رفتار بد اولین کسانی است که در زندگیاش دیده، درک این جمله آسانتر میشود. خداوند همه ما را پاک و معصوم به دنیای خودش راه داده است. آن آدم با توجه به افرادی که در کودکی دیده، اینگونه شده است؛ یعنی بیرحم، ظالم و... و آن افراد نیز همینطور. تنها کسی میتواند این چرخه بیرحمی و ظلم را از بین ببرد که نگاه سطحی به این آدمها نداشته باشد و با بیرحمی به بیرحمیهایشان پاسخ ندهد تا به آنها یاد بدهد که دنیا وقتی قشنگ میشود که همه ما به یکدیگر رحم کنیم. در نهایت، زیبایی در "کامل بودن" نیست، بلکه در "درکِ پیچیدگی" است. زیبایی در انسانها، در وجود همهی زوایای وجودی آنها، از جمله زوایای تاریک و دردناکشان، نهفته است. پذیرفتن این پیچیدگی و تلاش برای همدلی، کلید درک زیبایی در دنیا و انسانهاست.